روزه بی سحری
05 فروردین 1404
روزه بی سحری!
ماه رمضان بود و اول ترم دانشگاه. محمد علی برنامه ريخته بود عصر از يزد حركت كند تا نزديکهای صبح برسد اهواز دانشگاه، كه روزهاش خراب نشود.
🔸آن روز خيلی اذيت شده بود. اهواز هوا گرم بود. همين طوری طاقت آدم طاق میشد، چه برسد به اينكه يک شب تا صبح هم توی اتوبوس تنگ با آن جاده پر از دستانداز بوده باشد.
🔹به اهواز رسید مستقیم به خوابگاه رفت و روی تخت از خستگی خوابش برد، با صدای بچهها با هر زحمتی بود افطار بیدار شد و کمی هندوانه خورد و خوابيد.
🔸به امید این که سحری مفصل بخورد که فردا سر کلاس ضعف نکند، اما وقتی از خواب بیدار شد که موذن اذان را گفته بود و سحر خواب مانده بود.
#ماه_مهمانی_خدا
#ماه_رمضان